در ایتالیا, حیثیت باغ در گرو فرآیند موزون ،و اجتماع خوش ترکیب و پوشش گیاهی (بوته ها ، درختچه ها ،درخت ها ) و انواع صدف های دریایئ و سنگ های زیبای ریز و درشت بود. بعدها گلدان های هنری ،مجسمه ها وآبتندیس ها نیز بر آن افزوده گشت. و لاجرم درهر دوره ای تابع شیوه های هنری زمانه خود شد.
باغ های فرانسه که در قرون وسطی برخوردار از سادگی بودند در دوران رنسانس ، راه تنوع ، پیچیدگی ، پر کاری غنا پیمودند و در تکامل خود،بیشتر دارای ساختمان، ستاوند،تراس ها ،پله ها ، مجسمه و گلدان ، آبنما و غیره شدند.
از آکسفورد ندای ، «تمام طبیعت یک باغ» ، جدا کننده هایگیاهی را جانشین دیوار های باغ کرد .
در مصر باغ ها، هندسی،محوری ، با تقسیمات چهارگوش وزوایای قائمه بودند با تاکیدی خاص بر احجام و تندیس های اعتقادی، و مجسمه های فراعنه،استخرهای بزرگ لبریز از آب نیل ، ارزش ویژه ای به باغ های مصری می داد و ورزش تفریحی قایقرانی را نیز خدمت می کرد.
بر باغپردازی ژاپن عقاید مذهبی و بینش های فلسفی حاکم است پرداختن به نباتات پشتوانه ای از قداست کهن دارد. درخت پروری ، گل آرائی ، بوته پیرائی، مراسم چای ،همسان انجام فرایض دینی است. باغ،ساحتی مقدس، و باغبانی فعالیتی عبادی هنری است. هر گله از باغ نمایانگر ظریف زندگی ,عقیده و طبیعتی دیگر است که در جمع، ترکیبی هنری منظری دارد و از زیبایی و تنوع خاصی برخوردار است.
نوردان ها ،احجام بر ساخته ، راه های دلپذیر، خرد اندازه ای متواضعانه ، درخت های پرداخته ، همخوانی خوشایند اصوات مرکب از وزش باد و جریان تنظیم شده آب در رویاروئی با وسائل و ابزاری که بر سر راهشان تعبیه شده باغ ژاپنی را هویتی دیگر می بخشد. باغ ژاپنی به مدد دلنشینی و چشمنوازی مرزها در نوردیده ،ودر سزمین های دور از موطن خود عرض اندامی محبوب، و بر باغسازی معاصر تاثیری به سزا دارد. گو اینکه روح حقیقی خود را در ژاپن باقی گذارده و کاریکاتور جسم مجازی را در سیر و سیاحت بر بیگانگان ارزانی داشته است.
پیشینه تاریخی فضای سبز( باغ) ایرانی
بارخدایا ، سرزمین مرا از خشکسالی حفاظت فرما
روایت است که: منوچهر پادشاه پیشدادی نخستین سازنده باغ است. که آنرا بوستان نامید. یعنی کشتزار بوهای خوب.کوروش اولین کسی است که درختکاری ردیفی منظم (بسان نظم نظامی ) را دستور داد. به دست خود،زیباترین درخت را مدال های جواهرنشان بخشید. جایزه کشاورزی داد و جشن درختکاری معمول داشت.
باغ واژه ای است که در زبان های : پهلوی ، سغدی، فارسی، و عربی با تلفظ های مشابه بر معنی واحدی ایستاده . فردوس هم علاوه بر بهشت به همین معنا است. بسیار گفته اند که ریشه پائرادائز فارسی است. و در تطور زبان پارادایز،پارادیس ، پالیز، فرادز، فرادیس ، فردوس و پردیس شده و از زبان های یونانی،ایتالیایی ، فرانسه و... انگلیسی با تلفظ های مشابه به پائردائز سر برآورده ، و در عربی با تلفظ فردوس.
از سوی دیگر همریشگی واژگان زبان های مختلف نژاد آریایی بر کسی پوشیده نیست.
ایرانیان معتقد به فرشته مقدسی بودند، به نام اورواز که صدمه زدن به گل و گیاه موجب ناراحتی و خشم او می شد.
کشاورزی و باغسازی در کیش و آئین ایران قدیم با قرب و منزلتی روشن و موکد توصیه شده است. نقش درختان بر دیواره های پلکان های تخت جمشید حاکی از اهمیت باغ در چشم و دل ایرانی است. ایرانیان گل را در مرگ و زندگی محترم می داشتند. گلدان کشف شده در گوری از شهر سوخته سیستان شاهد این معنا است.
باغهای ایرانی در شمار قدیمی ترین و بهترین باغ های جهان است.
در تورات از باغ های ایرانی، سخن بسیار رفته است.
بقایای میانسراها در معماری های شیوه های پارسی و پارتی خبر از باغ می دهند.
از باغ پاسارگاد چیزی نمانده.
از دوره ساسانی هم آثار باغبندی کاخ سروستان هم از بین رفته.
در عکس هوائی بیستون ، ته رنگ چهار باغ مشاهده می شود .
در قسمت هائی از تخت جمشید آثار طریقه آبیاری هنوز باقی است. باغ های خشایار شاه شهره بودند. او معمار ،شهرپرداز، و باغساز چیره دستی بود .هم او در کتیبه اش خبر می دهد که سازندگی ها و آبادانی های زمان پدرم را هم من کرده ام. و تا هجوم اسکندر باقی بودند همچنانکه باغ های معلق بابل که بخت النصر برای همسر ایرانیش ساخته بود.
معماری و سایر آثار هنری،اگر به حال خود رها شوند کم و بیش می مانند. خاصه که در امانت خاک باشند. ولی باغ اگر تشنگی بکشد، یا از لطف و سرآوری و مراقبت انسانی محروم بماند در اندک مدت می میرد. باغهای قدیمی ما مرده اند و خاکشان غبار شده.
سروهای کاشمر، فریومد، پاریز, ابرقو , چنارهای بوانات و مسجد جامع قمصر ، کهن توت منج ... و سایر درختان تنومند شهرها و آبادی های این سرزمین که ریشه در تاریخ دارند، و سرگذشت و داستان ها در کتب، نشانگر اعتقاد و علاقه قلبی نیاکان ما به درخت است.
آریائیها به یاد زادگاه نیاکان خود که در آن با کشاورزی ،درختکاری، پیوند گیاهان، و پرویش گلبوته ها خو گرفته و حسن تجربه اندوخه بودند. در سرای نوین خود برای رفع محرومیت از الطاف سبز و آبی طبیعت, به تدبیر، آب های مخفی را از زمین بر کشیدند و بر خاک خشک جاری ساختند. و به کشت پرداختند. باغ هائی ساختند چنان سنگین و رنگین که مورخ یونانی از آنها به خوبی یادها کرده اند. گزنفون به باغ های دوران هخامنشی اشاره ها دارد. و از باغ هائی یاد می کند که پردیس نامیده می شدند. ساختن و پرداختن باغ هائی به غایت پر طروات و زیبا در تف سوزان کویر، که ریاضتی مستمر را نیاز داشت.
«اگر ایرانیان چنین باغ هائی را پردیس )بهشت( نامیدند پربیراه نبوده است.»
باغسازی ایرانی از بازتاب برون مرزی والائی برخوردار است.
در دوران عباسی با انتقال مرکز حکمت به بغداد، معماری و باغسازی ایرانی برگیره ساخت و ساز حکومتی شد. المعتصم و المتوکل کاخهائی در کرانه های دجله پی افکندند. و بر گونه باغ های ساسانی به باغسازی پرداختند.
با گسترش اسلام، باغسازی ایرانی نزد مردم نقاطی که پذیرای اسلام شدند، رسوخ کرد. به ویژه کشورهائی که اسلام به واسطه ایران، بدانجا راه یافت و سرزمین هائی که در حوزه مکتب هنر و معماری ایران بودند. در اروپا از باغ های زیبا آندلسی الحمراء را می توان نام برد. و در آسیا باغ های بابری کشمیر را که در شمار نامدارترین باغ های دوران اسلامی هستند.
گو اینکه باغ چهلستون اصفهان به احتمال قوی بر روی باغی هخامنشی بنا شده، و همطرح آن. ولی از باغهای قدیمی موجود،عفیف آباد شیراز اصیل و بنام است. این باغ بر بستر طرح قرن هشتم هجری آرمیده است. جز اینکه قوام ساختمان آنرا دستکاری و مسیری بیضی برای خودرو بر آن تحمیل کرد. این باغ را عفیف الدین شیرازی به سال 725 هجری ساخته است.
باغ عباس آباد بهشهر، باغ فین کاشان، باغ شاهزاده ماهان، باغ دولت آباد یزد، باغ دلگشا و باغ ارم شیراز ،نمونه های قابل ذکری هستند که اصول و ضوابط باغسازی ایرانی را تا حد زیادی حفظ کرده اند. از ایندست در تمام خطه ایران ،اعم از شهر یا روستا، باغ هائی بوده که از اغلب آنها نشانی نیست. یا در پی حملات و تاخت و تازها از بین رفته اند.یا با حرکت ماسه های روان مدفون شده اند یا منبع آبشان خشکیده و یا مثل باغ هزار جریب مورد خشم دیوانگان تاریخ قرار گرفته اند یا با مرگ صاحبشان مرده اند.
«مرگ باغ فاجعه بزرگی است باغ ها را دریابیم»
در یک اقرن اخیر فرهنگ معماری .باغسازی و... به راه انحطاط افتاد. و باغ های معاصر ایرانی دستخوش بی هویتی و اغتشاش گردید.
در تهران : باغ فرح آباد نمونه نزدیک و گویائی است از شروع انحطاط، در حالیکه باغ فرمانیه بر سنت نیاکان خویش استوار مانده است.
متاسفانه باغسازی امروز ما بی بهره از سنت و عاری از هویت است. در باغ های سعد آباد نشانی از باغسازی ایرانی نیست. پارک ملت رنگ و بوی انگلیس دارد. در حالیکه باغچه سازی خانه های اروپای قرون وسطی، از میانسراهای خانه های ایرانی متاثر بود